کونشاني که شما اهل دليد//جملگيتان برنماز باطليد
ميچکد شک برسر سجاده ها/ /واي ازآن روزي که افتدپرده ها
کاخها گرديده مسجدسرفراز // صد رکعت تزوير دارد هرنماز
دم زراه ورسم سلمان ميزنيد// لاف اسلام ومسلمان ميزنيد
کاشکي از نسل سلمان ميشديد// لحظه اي يکدم مسلمان ميشديد..

عيب رندان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت// گه گناه دگران برتو نخواهند نوشت
من اگر نيکم و گر بد، تو برو خود را باش// هرکسي آن درود عاقبت کار که کشت

نامه دوم آيت الله منتظري به آيت الله خميني
محضر مبارك آيت الله العظمي امام خميني مدظله العالي

پس از سلام و تحيت، پيرو نامه مورخه ‏67/5/9 براي رفع مسئوليت شرعي از خود به عرض مي‎رسانم سه روز قبل قاضي شرع يكي از استانهاي كشور كه مرد مورد اعتمادي مي‎باشد با ناراحتي از نحوه اجراي فرمان حضرتعالي به قم آمده بود و مي‎گفت : مسئول اطلاعات يا دادستان - ترديد از من است - از يكي از زندانيان براي تشخيص اينكه سرموضع است يا نه پرسيد: تو حاضري سازمان منافقين را محكوم كني ؟ گفت آري، پرسيد حاضري مصاحبه كني ؟ گفت آري، پرسيد حاضري براي جنگ عراق به جبهه بروي ؟ گفت آري، پرسيد حاضري روي مين بروي ؟ گفت مگر همه مردم حاضرند روي مين بروند! وانگهي از من تازه مسلمان نبايد تا اين حد انتظار داشت، گفت معلوم مي‎شود تو هنوز سر موضعي و با او معامله سرموضع انجام داد و اين قاضي شرع مي‎گفت من هر چه اصرار كردم پس ملاك اتفاق آراء باشد نه اكثريت، پذيرفته نشد و نقش اساسي را همه جا مسئول اطلاعات دارد و ديگران عملا تحت تاثير مي‎باشند. حضرتعالي ملاحظه فرماييد كه چه كساني با چه ديدي مسئول اجراي فرمان مهم حضرتعالي كه به دماء هزاران نفر مربوط است مي‎باشند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
‏67/5/13 - حسينعلي منتظري
متن نامه با دست خط حضرت آيت الله منتظري
http://www.amontazeri.com/farsi/khaterat/html/0570.htm
دوست عزيز شما در اين دو نامه آيا دفاع از سازمان مجاهدين ميبيني يا دفاع از زندانياني که بدون جرم جديدي و با محاکمات سرپايي اعدام ميشوند به راستي که اينها سند آزادگي آيت الله منتظريست اما آيا خود به جمله آخري که به من گفتي اعتقاد داري؟دوست عزيز معاويه هم خود را اميرالمومنين ميناميد آيا فجايع کهريزک، حمله به کوي دانشگاه،زنداني کردن دانشجويان،روزنامه نگاران،شکنجه تا سرحد اعتراف تلويزيوني،تجاوز به بازداشت شدگان،سرکوب معترضين به نتايج انتخابات شبيه حکومت عدل علي(ع) است يا معاويه؟آيا علي(ع) که از شمع بيت المال استفاده نميکرد حاضر بود بودجه مملکت را مثلا در لبنان هزينه کند؟آيا درحکومت علي(ع) هم با ماشين از روي معترضين رد ميشدند؟جرم نوريزاد جز چند نامه به رهبري چه بود که اکنون درزندان است؟جرم احمد زيدآبادي چه بود؟آيا تابه حال رنجنامه عبدالله مومني (برادر شهيد)را خوانده اي؟آيا رنجنامه حمزه کرمي را خوانده اي؟آيا سرمتهم را درچاه توالت کردن در دوران علي(ع) انجام ميشد؟د وست عزيز گناه بدحجابي کجا و اين فجايع کجا...؟ دوست عزيز گناه براي معاويه ها شميشير زدن از هرگناهي بالاتر است...

اولا کامنت هاي من را سانسور کردي و به سوالات من اصلا جواب ندادي ،قصد نداشتم به همين علت به بحث ادامه بدم ولي فکر کردم شايد فرصت بيشتري براي پاسخ به سوالات من نياز داري در هرصورت اين آخرين پاسخ من به شما درصورت ادامه سانسور کامنتهايم ميباشد...
درمورد مهدي هاشمي و آيت الله منتظري ...دوست عزيزمهدي هاشمي به جرم قتل اعدام نشد بلکه وي در تاريخ ??/?/? به جرم «فعاليت عليه نظام جمهوري اسلامي» اعدام شد. يعني دوسال قبل از عزل آيت الله منتظري از قائم مقامي رهبري.اما تمام مخالفت آيت الله منتظري به محاکمه او در وزارت اطلاعات(نه دادگستري) و اعترافات تلويزيوني برميگشت که تحت فشار(مثل اعترافات فعالين پس از انتخابات بود)از ايشون در مورد خود و ديگران گرفته شده بود .پر واضح است که هيچ کس حاضر نيست در شرايط عادي بر عليه خود اعتراف کند ثانيا آيت الله منتظري طي نامه‌اي در تاريخ 24/9/65 از آيت الله خميني خواستند: "خواهشمندم دستور فرماييد که جرايم و اتهامات سيدمهدي هاشمي و افراد مربوط به وي بدون اغماض و با کمال دقت مطابق موازين عدل اسلامي ولوبلغ مابلغ رسيدگي شود؛ و مبادا ارتباط سببي ايشان و يا ديگران با اينجانب و يا هر کس و يا رعايت حرمت اين و آن مانع تحقيق و رسيدگي گردد..."
در ضمن لازم به يادآوري است که کليه مسائلي که مربوط به مواد منفجره خانه تيمي و ... عنوان مي‌گردد همه مربوط مي شود به سازمان نهضت‌هاي آزاديبخش که سيدمهدي هاشمي با حکم مسئولين وقت در آنها منصوب شده بود...اما نکته جالبتر اينکه مهدي هاشمي به پيشنهاد آيت الله خامنه اي در شوراي انقلاب و نيز با تصويب شوراي انقلاب عهده دار مسوليت واحد نهضت‌هاي آزاديبخش سپاه پاسداران شده بود و نيز در پي ترور ائمه جماعات شهرهاي بزرگ، از سوي محسن رضايي فرمانده کل سپاه پاسداران حکم ديگري مبني بر رسيدگي به نارسايي‌هاي حفاظتي روحانيون و ائمه جمعه و ارائه گزارش به آيت الله خميني به ايشان داده شد. ( کتاب واقعيتها و قضاوتها صفحه 222 که در سايت آيت الله منتظري موجود است)...اما دوست عزيز اعتراض به قتل عام سال 67 اوج انسانيت آيت الله منتظري بود که براي دفاع از مخالفين خودش حاضر شد حتي از رهبري کشور بگذرد و در برابر ظلم سکونت نکند اگر ايشان قدرت طلب بود با چند ماه سکوت ميتوانست به رهبري برسد واحتمالا الان امثال شما در مدح او سينه ميزديد.دوست عزيز قتل عام 67 با حکم آيت الله خميني در مورد محکوميني اجرا شد که در حال گذارندن دوران محکوميت بودند يا محکوميت آنها در حال پايان بود و اساسا نميتوانستند هيچگونه دخالتي در حمله منافقين به کشور داشته باشند
نامه اول آيت الله منتظري به آيت الله خميني در مورد اعدام هاي 67:
پس از عرض سلام و تحيت، به عرض مي‎رساند راجع به دستور اخير حضرتعالي مبني بر اعدام منافقين موجود در زندانها، اعدام بازداشت شدگان حادثه اخير را ملت و جامعه پذيرا است و ظاهرا اثر سوئي ندارد ولي اعدام موجودين از سابق در زندانها
اولا در شرايط فعلي حمل بر كينه توزي و انتقام جوئي مي‎شود
و ثانيا خانواده هاي بسياري را كه نوعا متدين و انقلابي مي‎باشند ناراحت و داغدار مي‎كند و آنان جدا زده مي‎شوند.
و ثالثا بسياري از آنان سرموضع نيستند ولي بعضي از مسئولين تند با آنان معامله سرموضع مي‎كنند.
و رابعا در شرايط فعلي كه با فشارها و حملات اخير صدام و منافقين، ما در دنيا چهره مظلوم به خود گرفته ايم و بسياري از رسانه ها و شخصيتها از ما دفاع مي‎كنند، صلاح نظام و حضرتعالي نيست كه يكدفعه تبليغات عليه ما شروع شود.
و خامسا افرادي كه به وسيله دادگاهها با موازيني در سابق محكوم به كمتر از اعدام شده اند اعدام كردن آنان بدون مقدمه و بدون فعاليت تازه اي بي اعتنائي به همه موازين قضايي و احكام قضات است و عكس العمل خوب ندارد.
و سادسا مسئولين قضائي و دادستاني و اطلاعات ما در سطح مقدس اردبيلي نيستند و اشتباهات و تاثر از جو بسيار و فراوان است و با حكم اخير حضرتعالي بسا بي گناهاني و يا كم گناهاني هم اعدام مي‎شوند، و در امور مهمه احتمال هم منجز است .
و سابعا ما تا حال از كشتنها و خشونتها نتيجه اي نگرفته ايم جز اينكه تبليغات را عليه خود زياد كرده ايم و جاذبه منافقين و ضد انقلاب را بيشتر نموده ايم، بجاست مدتي با رحمت و عطوفت برخورد شود كه قطعا براي بسياري جاذبه خواهد داشت .
و ثامنا اگر فرضا بر دستور خودتان اصرار داريد اقلا دستور دهيد ملاك اتفاق نظر قاضي و دادستان و مسئول اطلاعات باشد نه اكثريت، و زنان هم استثنا شوند مخصوصا زنان بچه دار; و بالاخره اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز، هم عكس العمل خوب ندارد و هم خالي از خطا نخواهد بود و بعضي از قضات متدين بسيار ناراحت بودند، و بجاست اين حديث شريف مورد توجه واقع شود: قال رسول الله (ص): "ادرئوا الحدود عن المسلمين ما استطعتم فان كان له مخرج فخلوا سبيله فان الامام ان يخطي في العفو خير من ان يخطي في العقو به ". والسلام عليكم و ادام الله ظلكم
‏16 ذي الحجه 1408 - ‏67/5/9 ‏
حسينعلي منتظري
متن نامه با دستخط آيت الله منتظري را ميتواني از اينجا ببيني:
http://www.amontazeri.com/farsi/khaterat/html/0567.htm

محرم از راه رسيد..

دوست عزيز در مورد تقليد... من ايمانم و اخلاقياتم را از فقها نميگيرم که بخواهم براي اعتلاي آن به فقها مراجعه کنم.ولي اين دليل نداره که آيت الله العظمي منتظري را فقيه برجسته ندانم مگر شما درمورد مثلا پاپ صحبت ميکنيد به تمام آداب و رفتار پاپ اعتقاد داريد.آيت الله العظمي منتظري از نظر من بزرگترين فقيه شيعه بود اثاري هم که ازايشون مطالعه کردم تفسيرهاي نهج البلاغه(به صورت صوتي) ،صغير وکبير وحي،و مجازات هاي اسلامي وحقوق بشر بود

دوست عزيز شما اصلا صحبتهاي من را ميخواني و جواب ميدهي؟ من که هرچه سوال کردم شما جواب ندادي من چند سوال از شما ميپرسم شما بدون اينکه من چه عقيده اي دارم و من خوبم بدم يا هرچيز ديگر به طور مصداقي پاسخ مرا لطفا بدهيد.
1- آيا آقاي احمدينژاد در مورد قضيه تکذيب هاله نور دروغ گفت يا خير؟
2-آيا حمله و تخريب بيت آيت الله صانعي از نظر شما عمل اخلاقي بود يا خير(فرضا که شما به ايشون به عنوان مرجع اعتقادي نداريد اما تعداد کثيري مقلد ايشون هستند)
3-آيا توهين به آيت الله سيستاني و وحيدخراساني توهين به مرجعيت شيعه بود يا نه؟
4-من از شما خواهش کردم شما به که عنوان يک مسلمان گفتيد: پليس کانادا وقتي زنان را دستگير ميکرد با تجاوز به عنف آن هم در زندان وبعد تهديد که اگر شما را دوباره دستگير کنيم آنقدر به شما تجاوز خواهيم کردکه از کرده ي خود ديگر پشيمان شويد..قطعا مطلبي از جانب سخنگوي پليس کانادا يا حتي يک پليس کانادايي خوانده ايد لطفا لينک مطلب را قرار دهيد تا من هم آگاه شوم (اين چه ربطي به بي بي سي و شب وروز داره)...
5-در دين پيامبرگرامي اسلام تهمت زدن گناه کبيره است آن هم تهمت قتل... بعد از شهادت ندا آقا سلطان تعدادي از بسيجي ها اعم از بانوان با حجاب بسيجي جلوي سفارت انگليس آرش حجازي پزشک حاضر در صحنه را قاتل معرفي کردند وصداوسيما هم دربخش هاي مختلف خبري آن را پخش کرد بعدها صدا وسيما هرروز يک سناريو را گفت يک روز زن ناشناس يک روز معلم پيانو يک روز خودکشي و...آيا از نظر شما تهمت زدن و رسانه اي کردن اتهامي که اثبات نشده عمل اخلاقي و مورد تاييد شماست؟ و با بيگناهي آرش حجازي کيفر بانوان محجبه اي که آنگونه تهمت زدند وصداسيما که آنگونه پوشش خبري داد از نظر شما چيست؟آيا از نظر شما هدف وسيله را توجيه ميکند وميشود به مخالف ايدئولوژي هرگونه تهمتي زد؟
لطفا به طور مصداقي پاسخ دهيد پاسخ شما و اخلاقي يا غير اخلاقي بودن اين اعمال ربطي به عقيده من ندارد شما مرا چهنمي فرض کنيد

حرف آخر: يک مدرک يا حتي خبر(بجز از فارس و رجا و کيهان و ...) که خبرسازي ميکنند از يک رسانه بيطرف لينک بده که نوشته باشه درکانادا داخل زندان به کسي تجاوز شده باشد..به حرفهاي من درمورد دروغ رييس دولت مستقر پاسخ ندادي؟يک کلمه دروغ گفت يا نه گفت؟

اين متن سخن آغاجري: شريعتي ميگفت رابطه دينشناسان با مردم رابطه معلم و متعلم است نه رابطه مراد و مريد، رابطه مقلَد و مقلِد، كه مردم از او تقليد بكنند مگر مردم ميمون هستند كه از او تقليد بكنند، متعلم ميفهمد و بعد عمل ميكند و بعد سعي ميكند اين فهم خود را رشد بدهد تا روزي خودش بينياز شود از اين معلم، خودش بتواند مستقيم مراجعه كند و استنباط بكند و درك نمايد.
رابطه نهاد سنتي با عوام رابطه مراد و مريدي است...از نظر شما اين توهين به دوميليارد مسلمان است اما حمله به بيت آيت الله عظمي صانعي و تخريب منزل او توهين به مقلدان او نيست.رفتاري که با افقه الفقها مرحوم حضرت آيت الله العظمي منتظري کردند توهين به مقلدان او و توهين به مرجعيت نبود؟..سخن جنتي در نماز جمعه نسبت به آيت الله سيستاني توهين به مرجعيت نيست؟مطلب سايت الف درمورد آيت الله وحيد خراساني توهين به مرجعيت نيست؟

دوست عزيز شما که دل براي دانشجويان انگليسي ميسوزوني آيا حمله به کوي دانشگاه در شب بيست وپنج خرداد را(درجامعه به نظر شما اسلامي)نديدي؟همون دانشجو که باپليس درگير شده فردا سرکلاس درس حاضر ميشه اما تو کشور اسلامي عين آب خوردن دانشجو ستاره دار ميکنيد و از حق تحصيل ممنوع اوين را دانشگاه کرديد به بازداشتي ها در زندان تجاوز کرديد به جرم اينکه گفتند راي ما کو...شما کيهان دوست عزيز زياد ميخوني تو کانادا به کسي تو زندان تجاوز شده؟بعد پليس هم گفته بازم ميکني؟مگه ايران؟شما اگر ساختار سياسي کانادا را ميشناختي اين خزعبلات کيهان را باور نميکردي..شهر پراگ در کشور جمهوري چک هست انکار هولاکاست هم جرم نيست...دوست عزيز شما به عنوان يک مسلمان که ادعاي ادامه دادن راه پيامبر گرامي اسلام را داري در گفتارت خيلي بايد دقت کني که عملي را به ناحق به کسي نسبت ندي.ميشه بگي آغا جاري کي به دوميليارد مسلمان توهين کرد؟اولا نزديک به صد ميليون جمعيت مسلمان شيعه است که معلوم نيست چقدر ازآن ها اعتقادي به مرجع تقليد دارند بعد هم کي به آنها توهين کرد

هرچه ميزان دروغ فساد مالي جرم جنايت کمتر باشد از نظر من جامعه اخلاقي تر است تا فرضا حجاب آيا در کشوري مثل سوييس اين آمار کمتر است يا ايران؟دوست عزيز به نظر تو آيا هيچ انساني در غرب که به ايدئولوژي شما باور نداشته باشد پيدا نميشود که از نظر معنوي به خدا نزديک تر از شما باشد؟ زبان تهمت و کينه را نسبت به يک هموطن مثلا در فاطمه رجبي ببين تهمت ميزند دروغ ميگويد توهين ميکند اما حجاب دارد آيا اين حجاب باعث شده که به ارزشهاي معنوي نزديک تر باشد؟دوست عزيزتو هموطن من هستي هموطنان خودت را فاسد وبيگانه و عربدهکش نخوان...

دروغ هاي رييس دولت مستقر يکي دوتا نيست چند نمونه 1- داستان هاله نور معروف در حالي که نوار سخراني را همه ديدند و آيت الله جوادي املي هم تاييد کرد به صراحت گفت من همچين چيزي نگفتم تا ماجراي کردان وزير دروغ تا ماجراي مدرک معاون اول دروغ .دروغ هاي عادي مثل اينکه ايران آزادترين کشور دنياست يا آزادي درحد مطلق وجود دارد با اين همه روزنامه بسته يا انکار وجود زندانيهاي سياسي و...تا فاجعه هاي بيشتر مثل کوتاي انتخاباتي تلاش براي وارونه جلوه دادن قتل ندا و ساير شهدا که چون شايد تو به آنها باور نداشته باشي نگفتم ولي در مورد اين مثال هاي به عينه چه خواهي گفت؟ در پراگ حتي يک شهروند عادي يک دروغ را فاجعه ميدانست چه برسد به يک مقام که دروغ بگويد

محتاجيم به دعا
انشالله فردا شب مي رم حرم
نائب الزياره همه ي دوستانم هستم
شما هم منو تو اين شب هاي عزيز از دعاي خودتون محروم نکنيد
در پناه حق

دوست عزيز شما پيش فرض هاي ايدئولوژي خودت را حق ميداني و بقيه را باطل پس بحث با شما نتيجه اي ندارد ولي کل صحبتهاي من اين بودکه نه حجاب نه هيچ دستور ديگه اي باعث رواج اخلاقيات در جامعه نميشود اين چه پيش فرضي که همه غرب فاسد است هرکسي به ايدئولوژي ما باور نداشته باشد فاسد است سالها در پراگ زندگي کردم و به عينه ديدم که ارزش هاي اخلاقي در يک جامعه سکولار به مراتب بيشتر از يک جامعه مذهبي است حتي بنيان خانواده بسيار قوي تر از ايران بود.براي يک نمونه دروغ را مقايسه ميکنيم که در دستورات دين ما هم بزرگترين گناه بعد از شرک است در پراگ به ندرت شاهد بودي که کسي دروغ بگويد و عمل بسيار غير اخلاقي بود اما در ايران چه؟ براي اينکه به عمق فاجعه پي ببري چند مثال برايت ميزنم

سلام
مايلم باحاتون تبادل لينک کنم
شما لينک شديد