حوریهای نشسته در انبوه شعلهها
دوروبرش زبانه کشد کید و کینهها
آیات هل اتاست گرفتار موج درد
آیات کوثر است به طوفان غصهها
شد ازدحام و کوچه پر از مرد جنگی است
بلوا به پا شدهاست در آماج فتنهها
پیچیده در هیایوی فریاد ناکسان
از مادر بهشتیمان بانگ نالهها
اما هنوز سد نشکستهاست پشت در
دشمن هنوز پشت در است و به کوچهها
ناگه میان شعله صدایی شنیده شد
اول لگد زدند و پیاش تازیانهها
در باشتاب میرود از راهشان کنار
بیچاره مادرم چه کند با شرارهها
دهلیز تنگ خانه که شد معبر هجوم
بعدش رسید نوبت سیلی و پنجهها
انگار درد فاطمه دردی زنانه شد
زیرا مدد گرفت ز امداد فضهها
به نقل از وبلاگ کبوتر حرم
http://nhasani.parsiblog.com/