عبدالله عمر گفت : روزى در خدمت پیامبر (ص) بودیم که عده اى از جوانان بنى هاشم بیامدند، از مشاهده آنها دیدگاه پیامبر پر از اشک شد و رنگ مبارکش تغییر کرد، اصحاب عرض کردند: یا رسول الله سیماى مبارکتان گرفته است ما نمى توانیم شما را بدین حالت ببینیم فرمود:
انا اهل بیت اختارالله لنا الآخرة على الدنیا و ان اهل بیتى سیلقون بعدى بلاء و تشریداً و تطریداُ حتى یأتى قوم من قبل المشرق و معهم رایات سود فیسألون الحق فلا یعطونه فیقاتلون و ینصرون فیعطون ماسألوا فلا یقبلون حتى یدفعوه الى رجل من اهل بیتى فیملاء ها قسطاً کما ملاءها جوراً فمن ادرک ذلک منکم فلیأتهم و لحبواً على الثلج .
ما اهل بیتى هستیم که خداوند آخرت را براى ما بر دنیا ترجیح داده ، بعد از این اهل بیت من مصیبتها مى بینند و از وطن آواره مى گردند ، تا آنگاه که مردمى از جانب مشرق با پرچمهاى سیاه به طلب حق قیام کنند، این حق را به آنها نمى دهند تا جنگ کنند ، و پیروزى یابند و حق را بگیرند و آن را به مردى از اهل بیت من بسپارند که دنیا را پر از عدل کند چنان که از ظلم پر شده باشد هر کس ، آن زمان را درک کند به آنها بپیوندد اگر چه به رفتن از روى برف باشد.