• وبلاگ : ناوشکن جنگ نرم
  • يادداشت : امپراتوري آمريكا در سايه رحم ايران
  • نظرات : 41 خصوصي ، 349 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + jamshid 
    بابا اينا همش درسته فقط چند خط يادش رفته اضافه کنه ....

    ناگهان تکان هاي شديدي آغاز ميشود و همه چيز از هم ميپاشد...کورسوي نوري از ميان تاريکي تابيدن ميگيرد ....صدايي فرياد ميزند.... تکان ها بيشتر ميشود ... چهره اي آرام آرام از ميان تاريکي نمايان ميشود ... چهره بهت زده است..

    نزديکتر مي آيد...
    با شگفتي ميپرسد: ... برادر! خواب ميديدي؟
    اصغر پاشووو اصغرر ...پاشو بايد بريم پايگاه...
    پاسخ

    قول به شبها زودتر بخوابي!باشه؟